آیه 20 سوره احقاف
<<19 | آیه 20 سوره احقاف | 21>> | |||||||||||||
|
محتویات
- ۱ ترجمه های فارسی
- ۲ ترجمه های انگلیسی(English translations)
- ۳ معانی کلمات آیه
- ۴ تفسیر آیه
- ۵ پانویس
- ۶ منابع
ترجمه های فارسی
و روزی که کافران را بر آتش دوزخ عرضه کنند (فرشتگان قهر و عذاب به آنها گویند) شما (لذّات بهشتی و) خوشیهایتان را در زندگانی دنیا (به شهوت رانی و ظلم و عصیان) از بین بردید و بدان لذّات دنیوی بر خوردار و دلباخته بودید، پس امروز به عذاب ذلّت و خواری مجازات میشوید چون در زمین به ناحق تکبر میکردید و راه فسق و تبهکاری پیش میگرفتید.
و روزی که کافران را بر آتش عرضه کنند [به آنان گویند:] نعمت های پاکیزه خود را [که می توانست وسیله آبادی آخرتتان باشد] در زندگی دنیایتان مصرف کردید و [همانجا] از آن برخوردار شدید؛ بنابراین امروز به سبب اینکه به ناحق در زمین تکبّر می ورزیدید و در برابر اینکه همواره نافرمانی می کردید با عذاب خفّت بار کیفر می یابید.
و آن روز كه آنهايى را كه كفر ورزيدهاند، بر آتش عرضه مىدارند [به آنان مى گويند:] «نعمتهاى پاكيزه خود را در زندگى دنيايتان [خودخواهانه] صَرف كرديد و از آنها برخوردار شديد؛ پس امروز به [سزاى ]آنكه در زمين بناحق سركشى مىنموديد و به سبب آنكه نافرمانى مىكرديد، به عذاب خفت[آور] كيفر مىيابيد.»
و روزى كه كافران را بر آتش عرضه كنند: در زندگى دنيوى از چيزهاى پاكيزه و خوش بهرهمند شديد، امروز به عذاب خوارى پاداشتان مىدهند. و اين بدان سبب است كه در زمين بى هيچ حقى گردنكشى مىكرديد و عصيانگرى پيش گرفته بوديد.
آن روز که کافران را بر آتش عرضه میکنند (به آنها گفته میشود:) از طیّبات و لذائذ در زندگی دنیا خود استفاده کردید و از آن بهره گرفتید؛ اما امروز عذاب ذلّتبار بخاطر استکباری که در زمین بناحق کردید و بخاطر گناهانی که انجام میدادید؛ جزای شما خواهد بود!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- هون: بضم اول: ذلت و خوارى مانند هوان و مهانت، و بفتح اول به معنى آسانى است.
- تفسقون: فسق در اصل به معنى خارج شدن است گويند: «فسقت الجوزة عن قشرها» گردو از پوست خود خارج شد، گناهكار فاسق است كه از فرمان خدا خارج شده، كافر فاسق است كه از دين خدا خارج شده است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ «20»
و (ياد كن) روزى كه كافران بر آتش عرضه شوند. (به آنان گفته شود:) شما در زندگى دنيا، نعمت هاى دل پسندتان را تلف كرديد و از آنها كامياب شديد (و براى امروزتان چيزى ذخيره نكرديد،) پس امروز به خاطر استكبار ناحقى كه در زمين داشتيد و پيوسته مرتكب گناه مى شديد، به عذاب خوار كننده كيفر داده مى شويد.
نكته ها
از دست دادن امكانات و نعمت ها و حسرت خوردن بر آنها، از لحظه مرگ آغاز مى شود.
حضرت على عليه السلام درباره چگونگى جان دادن مى فرمايد: انسان در آخرين لحظات زندگى فكر مى كند كه با عمرش چه كرده و چگونه روزگار گذرانيده است. «يفكر فيم افنى عمره و فيم اذهب دهره» «1»
در قرآن، آياتى اين حالت را ترسيم مى كند و مى فرمايد: انسان به هنگام مرگ مى گويد: «ما أَغْنى عَنِّي مالِيَهْ. هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ» «2» ثروتم براى من مفيد واقع نشد، توان و قدرتم از دست رفت. در اين آيه نيز به انسان ها گفته مى شود: طيّبات را از دست داديد و ذخيره اى نكرديد.
در قيامت، گاهى مجرمان بر دوزخ عرضه مى شوند، «يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ» و
(1). نهج البلاغه، خطبه 109.
(2). حاقّه، 28- 29.
تفسير نور، ج 9، ص: 41 گاهى دوزخ را بر آنان عرضه مى كنند. «وَ عَرَضْنا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِلْكافِرِينَ» «1» و در مرحله اى ديگر مجرمان را در آن پرتاب مى كنند. «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ» «2»
پيام ها
1- در قيامت انواع شكنجه هاى جسمى و روحى و روانى براى مجرمان است. «يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ» (عذاب مجرمان، همراه با توبيخ و سرزنش و تحقير آنان است.)
2- استفاده از نعمت ها و طيّبات براى انسان حلال است، «أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ» «3» ليكن مصرف آنها در راه هوس ها، خسارت است. «أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ»
3- كيفر تكبّر در دنيا، خوارى و ذلّت در قيامت است. «عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ»
4- گردنكشى و استكبار، مقدّمه فسق و خروج از مدار حق است. تَسْتَكْبِرُونَ ... تَفْسُقُونَ
5- تكبّر درونى، سبب عملكرد بد بيرونى است. تَسْتَكْبِرُونَ ... تَفْسُقُونَ
(1). كهف، 100.
(2). حاقّه، 30- 31.
(3). مائده، 4.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ «20»
جلد 12 - صفحه 81
وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا: و ياد كن روزى را كه عرضه داشته شوند آنانكه كافر شدند به خدا و رسول و قيامت، عَلَى النَّارِ: بر آتش جهنم، يعنى ايشان را معذب سازند بر آتش، گويند به ايشان بر سبيل سرزنش: أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ: ببرديد و گرفتيد و صرف كرديد چيزهاى لذيذ خود را، فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا: در زندگانى دنيا كه داشتيد، وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها: و برخوردار شديد و بهره برديد به آن لذايذ طيبه، يعنى به آن استيفاى لذايذ دنيا كرديد و آن را بر طيبات آخرت اختيار نموديد. نزد بعضى مراد اموال مباحه دنياست كه صرف شهوات و لذايذ نمودند و آن را سرمايه آخرت نساختند. فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ: پس امروز كه قيامت است جزا داده خواهيد شد، عَذابَ الْهُونِ: عذاب خوارى و رسوائى را، بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ: به سبب آنچه بوديد استكبار مىكرديد از انقياد حق و تكبر نموديد، فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِ: در زمين بدون استحقاق، يعنى به باطل كه سركشى به انبياء و اوليا و فرمان سبحانى باشد، وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ: و به سبب آنچه بوديد بيرون مىرفتيد از حدود الهى و اوامر سبحانى.
تنبيه: آيه شريفه در مقام مذمت است نسبت به كسانى كه به لذايذ و طيبات دنيا فريفته شده از حظايظ آخرت محروم ماندند، لذا در قيامت مورد مذمت و ملامت واقع شوند و به آنها گويند: (أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا) و برخوردار شديد به آن پس امروز جزا داده خواهيد شد عذاب خوارى و رسوائى را؛ به جهت اين بزرگان قسمتى از لذايذ را ترك مىكردند، چنانچه شيخ مفيد رضوان الله عليه در امالى خود از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده كه:
حلوائى براى حضرت امير المؤمنين عليه السّلام آوردند، حضرت ابا فرمودند از تناول. عرض كردند آيا حرام فرمائى آن را؟ فرمود: نه، و لكن من ترسناكم از
جلد 12 - صفحه 82
اينكه مايل شود نفس من به آن و طلب نمايد آن را، پس تلاوت فرمود اين آيه را (أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا) «1».
تتمه: معاويه لعنه اللّه مىخواست ابو الاسود دئلى را كه از مواليان حضرت امير المؤمنين عليه السّلام بود برگرداند، پس هميشه صله و هديه به او مىفرستاد.
روزى انواع حلوا براى او فرستاد كه در ميان آن عسل و زعفران بود، دختر ابو الاسود پارهاى به دهن گذارد، ابو الاسود اين آيه به خاطر رسيد: (أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا). دختر را گفت اين را از دهن بيانداز كه زهر است.
دختر گفت: اين به غايت شيرين است. گفت: نمىدانى اين را پسر «هند» براى ما فرستاده كه ما را از دوستى اهل بيت برگرداند. دختر آنچه در دهن داشت بيرون ريخت و گفت: أ يخدعنا بالشهد المزعفر من السيد المطهر «2».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ «16» وَ الَّذِي قالَ لِوالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُما أَ تَعِدانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَ هُما يَسْتَغِيثانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ ما هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «17» أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ «18» وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «19» وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ «20»
ترجمه
آنگروه آنانند كه ميپذيريم از ايشان بهترين آنچه را بجا آوردند و در ميگذريم از بديهاى ايشان در زمره اهل بهشت بوعده راستى كه بودند بآن وعده داده ميشدند
و آن كه گفت به پدر و مادرش افّ بر شما آيا وعده ميدهيد مرا كه بيرون آورده ميشوم با آنكه گذشته است قرنها پيش از من و آن دو بفرياد رسى ميطلبيدند خدا را واى بر تو ايمان آور پس مىگفت نيست اين مگر افسانههاى پيشينيان
آنگروهند آنانكه سزاوار شد بر آنها وعده عذاب در امّتهائى كه گذشتند پيش از آنها از جن و انس همانا آنها بودند زيانكاران
و براى هر يك درجه و مرتبهها است از آنچه كردند و تا تمام دهد بآنان جزاى كردارهاشان را و آنها ستم كرده نميشوند
و روز كه عرضه كرده شوند آنانكه كافر شدند بر آتش برديد
جلد 4 صفحه 652
لذّتهاى خود را در زندگانى دنياتان و بهره برديد بآن پس امروز جزا داده ميشويد عذاب خوارى را بسبب آنكه بوديد كه تكبر و سركشى مينموديد در زمين بنا حقّ و بسبب آنكه بوديد كه نافرمانى ميكرديد.
تفسير
خداوند متعال بكسانيكه مانند انسان مذكور در آيات سابقه باشند وعده فرموده كه اعمال حسنه آنها را اعمّ از واجب و مستحب قبول فرمايد و از گناهان آنها بگذرد و در زمره اهل بهشت قرار دهد وعده راست درستى كه در دنيا بآنها داده ميشد بلسان انبياء و اولياء و بنابر اين وعد الصّدق منصوب بمصدريّت فعل محذوف است و در مقابل چنين انسان شاكر ذاكر تائب مخلص انسان ديگرى است كه گفت يا ميگويد بپدر و مادر خود اف بر شما و آن كلمهئى است كه در لسان عرب براى اظهار خشم و نفرت از كسى يا چيزى گفته ميشود آيا شما وعده ميدهيد بمن كه روزى از قبر بيرون ميآيم و بجزاى اعمالم ميرسم با آنكه قرنها و سالهاى دراز گذشته پيش از وجود من و يكنفر سر از قبر بيرون نياورده بگويد با من چه كردهاند و پدر و مادر او استغاثه و زارى بدرگاه خدا ميكنند و باو ميگويند واى بر تو ايمان بياور بروز جزا وعده خدا حقّ و محقّق است كتب سماوى و لسان انبياء و اولياء بآن گويا شده و او ميگويد نيست اين گفتارها مگر مانند حكايات دروغى كه از پيشينيان نقل ميكنند در كتب قصه و افسانه كه قابل اعتماد و اعتناء نيست و خداوند در باره اين قبيل اشخاص فرموده كه مستحق عذاب الهى شدند در زمره كفّار امم سابقه از جن و انس كه زيانكار بودند و در آيه قبل قمّى ره فرموده در باره عبد الرّحمن بن ابى بكر نازل شده و در مجمع اين قول را از جمعى از مفسّرين نقل نموده و نسبت ببعضى داده كه آنرا عامّ دانستهاند نسبت بهر كافريكه عاقّ والدين باشد و اين آيه را شاهد بر مدّعاى خود قرار دادهاند و گفتهاند جنّ هم ميميمرد و از براى هر يك از دو دسته سعداء و اشقياء كه در آيات سابقه و اين آيات مذكور شدند درجات و دركاتى است از بهشت و جهنّم كه حاصل شده است براى آنها در نتيجه اعمالشان در دنيا از اعلى علّيّين جنان تا اسفل السّافلين نيران بحسب مراتب استحقاقشان و اطلاق درجات بر دركات يا بمراعات عموم اصلى لفظ است اگر چه غلبه در مثوبات پيدا كرده يا باعتبار تغليب كه آنهم معمول به
جلد 4 صفحه 653
است و اين براى آنستكه خداوند هر كس را بجزاى كامل اعمالش برساند و ذرّهاى از ميزان استحقاق كسى در ثواب كاسته نشود و در عقاب افزوده نگردد چون خداوند عادل است و ظالم نيست و روز كه كفّار را بر آتش جهنّم عرضه دارند چون بزبانه كشيدن سوى آنها طلب مينمايد آنانرا يا آتش را بر آنها عرضه دارند براى آنكه مطّلع از اهوال آن شوند بآنها گفته شود برديد لذّتهاى خوب خوش خودتان را در زندگانى دنياتان يا صرف نموديد نعمتهاى پاكيزه خودتان را كه خدا بشما داده بود در شهوت رانى و بوالهوسى و منغمر شديد در آنها و بهرهمند گشتيد از آنها كاملا در دنيا و ديگر لذّت و خوشى براى شما باقى نمانده پس امروز با كمال خفّت و خوارى جزاى شما عذاب جهنّم است براى آنكه در دنيا تكبّر و سركشى نموديد از قبول حكم حق بناحق و تمرّد نموديد از فرمان خدا و پيغمبر او و آيه مشعر است بر آنكه هر قدر در دنيا انسان لذّت ببرد و عيش كند از مقامات آخرت او كاسته ميشود و در بعضى از روايات كه در آنها ترغيب به زهد در دنيا شده باين آيه استشهاد شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ يَومَ يُعرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَي النّارِ أَذهَبتُم طَيِّباتِكُم فِي حَياتِكُمُ الدُّنيا وَ استَمتَعتُم بِها فَاليَومَ تُجزَونَ عَذابَ الهُونِ بِما كُنتُم تَستَكبِرُونَ فِي الأَرضِ بِغَيرِ الحَقِّ وَ بِما كُنتُم تَفسُقُونَ «20»
و روزي که عرضه داشته ميشوند كساني که كافر شدند بر آتش بآنها گفته ميشود که شما خوش گذرانيهاي خود را و كيف و لذتهاي خود را در دنيا كرديد و بلذائذ دنيا استفاده نموديد پس امروز جزا داده ميشويد عذاب خوار كنندهاي بسبب آنچه تكبر ورزيديد در زمين و بسبب آنكه بوديد مشغول فسق و فجور.
جلد 16 - صفحه 150
وَ يَومَ يُعرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَي النّارِ که خطاب شود بملائكه: خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الجَحِيمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فِي سِلسِلَةٍ ذَرعُها سَبعُونَ ذِراعاً فَاسلُكُوهُ الحاقه، آيه 30 الي 32 و نيز خطاب رسد: خُذُوهُ فَاعتِلُوهُ إِلي سَواءِ الجَحِيمِ دخان، آيه 47.
أَذهَبتُم طَيِّباتِكُم فِي حَياتِكُمُ الدُّنيا از عمارات عاليه و فرش ظريفه و لباس شيك و مدل و خوراكهاي لذيذه، و خانمهاي وجيهه و مرئيات مكفيه و قائل بآنها ملائكه عذاب هستند.
وَ استَمتَعتُم بِها از جاه و مقام و مال و منال و عزت و رياست و اسم و عنوان و نحو اينها ديگر شما را كافي است که گفتند:
حلاوة الدنيا مرارة الاخرة و مرارة الدنيا حلاوة الاخرة.
فَاليَومَ تُجزَونَ عَذابَ الهُونِ خوراك زقوم شراب حميم لباس قطران عمارت دركات جهنم حشر با شياطين و كفره و فجره و فسقه.
بِما كُنتُم تَستَكبِرُونَ فِي الأَرضِ هر چه توانستيد فيس و افاده و بزرگ منشي كرديد در روي زمين.
وَ بِما كُنتُم تَفسُقُونَ خود را غرق در طغيان و سركشي و ظلم و تعدي و تجاوز نموديد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 20)- زهد و ذخیره برای آخرت: این آیه همچنان بحث آیات گذشته را پیرامون مجازات کافران و مجرمان ادامه میدهد و گوشههایی از عذابهای جسمانی و روحی آنها را بازگو کرده، میفرماید: «آن روز که کافران را بر آتش عرضه میکنند (به آنها گفته میشود:) از طیبات و لذائذ در زندگی دنیای خود استفاده کردید و از آن بهره گرفتید اما امروز عذاب ذلت بار به خاطر استکباری که در زمین بنا حق کردید و به خاطر گناهانی که انجام میدادید جزای شما خواهد بود»! (وَ یَوْمَ یُعْرَضُ الَّذِینَ کَفَرُوا عَلَی النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَیِّباتِکُمْ فِی حَیاتِکُمُ الدُّنْیا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ بِما کُنْتُمْ تَفْسُقُونَ).
آری! شما غرق در لذّات بودید، و به خاطر آزادی بیقید و شرط در این
ج4، ص432
قسمت «معاد» را انکار کردید تا دستتان کاملا باز باشد.
این عرضه داشتن بر آتش خود یک نوع عذاب دردناک و هولناک است که دوزخیان قبل از ورود در آتش تمام قسمتهای جهنم را از بیرون با چشم خود میبینند و سرنوشت شوم خویش را مشاهده میکنند و زجر میکشند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص143
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم